داریوش معمار- نویسندگان تحریریه پایگاه خبری فیدوس بارها در مقالات و تحلیلهای مختلف در خصوص استان خوزستان و منطقه آزاد اروند به خصوص شهرهای آبادان و خرمشهر تاکید کردهاند، فساد اقتصادی و سیاسی پاشنه آشیل توسعه نیافتگی ثروتمندترین استان کشور است.
انتشار گزارش در خصوص شاخص عملکرد استانداری خوزستان به لحاظ عمرانی در کنار میزان جذب اعتبارات در خوزستان با مدیریت شریعتی روشن کرد که ادعای ما صحیح است. اما بازیگران فساد ساختاری و این عقب ماندگی و فقر عیان چه اشخاص و شرایطی هستند!؟
-دارائیهای بیحساب خوزستان و وجود صنایع ثروتمند
- تبانی بر سر انتصابها، پیمانکاریها و در یک کلام فعالیتهای اقتصادی و سیاسی
- بده بستانهای میان مدیریت فاسد و پروازی و غیر پروازی خوزستان با منصوب کنندگان متنفذ و دلالان در مرکز
-سرکوب مستقیم و غیر مستقیم منتقدان و پروندهسازی برای ایشان با سفارش ذینفعان
-استخدام قلم به دستان در رسانهها برای مغلوب و منحرف کردن افکار عمومی
خوزستان و منطقه آزاد اروند اینطور در هفت سال گذشته و دهههای پس از جنگ ویران و بیمار شده است. به حق گفتهاند که سه برابر بودجه لازم برای بازسازی مناطق جنگزده و محروم این استان تخصیص یافته و این مناطق جای ساخته شدن ویرانتر شدهاند.
خوزستان چه با استانداری مقتدایی، چه حجازی و چه شریعتی نتوانسته از منجلاب فساد و تبانی برای غارت منابع نجات پیدا کند، زیرا محافل اقتصادی فاسد، قاچاقچیان و زمینخواران صاحب نفوذ یا برخوردار از حمایت صاحبان نفوذ اجازه ندادهاند کسی بر خلاف میل ایشان عمل کند.
در نهایت مدیران چموش و زیربار نرو در قبال این منافع را حتی اگر استاندار بودهاند کنار گذاشتهاند و مدیران بله قربانگویی که بازی سیاسی و این فساد را ندیده گرفته و حمایت کردهاند بر سرکار نگه داشته است.
راز تصاحب طولانی مدت صندلی استانداری خوزستان را باید همین مطیع بودن در شاهراه ثروت ایران برابر این مافیای صاحب قدرت و ثروت دانست و مردم هم در این میان تنها مسئله نمایشها و سوء استفادهها هستند.
تا زمانی که مافیای فساد ثروت صنعت خوزستان را در اختیار کسانی مانند اسدبیگی قرار داده و پس از مشخص شدن فساد ایشان برایشان وکیل میگیرد، وام و میگیرد، برای کارگرانی که حق خود را میخواهند پروندهسازی و سناریو سازی میکند وضع همین است.
تا زمانی که کسی پاسخ نمیدهد چرا در دادگاه علنی مطرح شد همسر استاندار از اسدبیگی پول گرفته و مسکوت ماند، تا زمانی که کسی نمیگوید چرا مدیران سرتاپا مسئلهدار و پروندهدار در نهادهای قضایی و امنیتی به خاطر مشکلات اقتصادی و اخلاقی همچنان سرکار هستند و حامیان زمینخواری علنی و پیمانکاران مسئلهداری و مدیران دزد با میلیاردها معاملات مبهم به خوزستان میآیند و با جیب پُر میروند، تا زمانی که کسی پاسخ ندهد با وجود چند دروازه و هزار جور نیروی امنیتی و نظارتی چگونه چندین کامیون دارو مورد نیاز مردم از این مرز به عراق میرود، تا زمانی که کسی علنی علیه این فساد روشن و مشخص افشاگری نکند و اسناد این فسادها منتشر نشود خوزستان همین است.
غلامرضا شریعتی هم یک نمونه از افرادی است که در تاریخ سیاسی و اجتماعی خوزستان بعدها از ایشان به عنوان نمونه چرخی از چرخهای دستگاه فاسدی یاد خواهد شد که این مردم و منطقه را نابود کردند.
در پایان تنها یک سئوال دارم، آقای شریعتی واقعا ارزشش را داشت، ارزش داشت که برای خوش آمد جهانگری و زنگنهها، برای راضی نگه داشتن مافیای نماندگان و صاحبان نفوذ استانهای همجوار، برای کسب رضایت متنفذان ساکن تهران اینطور همه چیز را به امان ایشان رها کنید و توصیه نامه بنویسد و عزل و نصب کنید و پنهان کاری کنید!؟ این اول شدن از آخر، این حجم از فقر و فلاکت مردم خوزستان به شما اجازه میدهد که بتوانید نمازتان را و ذکرتان را با توجه به اتمام برسانید.
صد افسوس که کسانی مانند اسماعیل زمانی، آنها که او را با عنوان حواریون قدیم حمایت کردند و امثال شریعتیها جوری سرنوشت و تاریخ چند نسل از مردم خوزستان را از یک سو و امثال نیکپیها و دلالان و واسطههای با سابقه، برای اربابان منفعت طلب خود در مرکز از سوی دیگر، اینطور همه جیز را فدا و حراج کردند و زندگی چند نسل را تباه و نابود کردند.