پایگاه خبری فیدوس- طبق اخبار رسیده به این رسانه طی چند روز گذشته پیگیریهایی در خصوص انتصاب فردی به عنوان "مدیر عامل پتروشیمی غدیر" انجام شده است که سابقه فعالیت وی طی یکسال ورودش به صنعت پتروشیمی "کاهش بیش از 50 درصدی سود" در یک شرکت پتروشیمی و حواشی فراوان از جمله "افزایش چند صد درصدی هزینهها" در تمام بخشهای و "معاملات پرابهام" بوده که منجر به برکناری این فرد طی چند روز گذشته شده است. ضمن آنکه "متضرر شدن سهامدار عمده" و "حاشیهسازی رسانهای" برای سهامدار عمده با استفاده از منابع شرکت نیز از دیگر حواشی مربوط به مدیریت این فرد در سال اول مدیریت وی در صنعت پتروشیمی است.
تداوم حضور شخص مورد نظر در صنعت پتروشیمی (مهمترین سابقه وی پیش از حضور یکساله زیانبار در این صنعت بوده "مدیریت شرکت کوچک نوشیدنی" است و حضورش در آن زمان نتیجه "اعمال نفوذ و پیگیری بعضی نمایندگان سابق استانهای همجوار" و لابی این فرد از طریق استفاده از منابع مادی این شرکت بوده است.) به نظر نمیآید نتایج خوبی به همراه داشته باشد.
اما چند نکته در خصوص "شرکت پتروشیمی غدیر"، این شرکت را میتوان یکی از نمونههای عینی در صنعت پتروشیمی دانست که هر زمان مدیریتی باسابقه و آشنا به مسائل صنعت پتروشیمی بدون رانت و رابطه سیاسی زمامدار امور آن شده است، توفیق یافته مشکلات این مجموعه را حل و سود قابل قبولی را به دست بیاورد. "اما غدیر بدون استثناء در همه دورههایی که مدیریت سیاسی و بیتجربه در این شرکت حاکم بوده است، ضمن سقوط فوری وضعیت مالی این شرکت مشکلات زیادی به لحاظ فنی و تولیدی عارض آن شده و متحمل آسیبهای زیادی شده است."
کافی است در خصوص پتروشیمی غدیر نگاهی داشته باشیم به صورتهای مالی سود و زیان این شرکت طی 7 سال گذشته، بررسی وضعیت تولید، سود و زیان و مدیریت هزینهها و منابع انسانی در این مجموعه صنعتی نشان میدهد که چه اندازه ساختار آن در این خصوص آسیبپذیر است.
همچنین نباید نادیده گرفت در طول سال گذشته حول این شرکت حاشیههای سیاسی زیادی نیز وجود داشته که از آن جمله میتوان به "انتصاب یکی از اعضاء هیئت مدیره" و مسائل مربوط به "واگذاری سهام ترجیحی" آن اشاره کرد. البته این مسائل توسط رسانه فیدوس قابل تائید یا رد نیست.
در هر حال آنچه روشن است مهمترین آسیب در صنایع پتروشیمی خصولتی، مربوط به نوع "انتصابهای رانتی در سطوح عالی و مداخله سیاسی در لایههای میانی و حتی کارشناسی" این شرکتها است. حضور مدیرانی که شرکتهای صنعتی را به چشم سازمانهای اداری مسطحی میبینند که انتصاب افراد بیتجریه، جابهجایی و جذب بدون درک ساختارهای رسمی، استخدامهای رابطهای و افزایش و کاهش حقوق افراد بدون در نظر گرفتن چهارچوبهای قانونی، برایشان اهمیتی ندارد. اینها مانند ضربهای سخت است که آینده این مجموعهها را مشابه "شرکت پتروشیمی فارابی" مبدل به زیان انباشتهای میکند که نمیتوان از بند آن خلاص شد.
امید آنکه اخبار مربوط به تحولات در شرکت "پتروشیمی غدیر" صحیح نباشد، زیرا این شرکت نیز بدون تردید با سابقه سالهای اخیر خود دیگر توان تحمل زیان و آسیب جدید و حواشی تازه را ندارد.