به تقریب شصت سال پیش بود که مهندسی شیرازی نام، کلنگ احداث یکی از اعجاب انگیزترین پلهای کابلی
به تقریب شصت سال پیش بود که مهندسی شیرازی نام، کلنگ
احداث یکی از اعجاب انگیزترین پلهای کابلی جهان را در آبادان به زمین زد.
پلی که امروزه در جهان، از پل گلدن گیت در سانفرانسیسکو، برج پیزا در
ایتالیا، نقاشیهای کاراواجو در کلیسای سن لوئیجی شهر رم، موزهی لوور و
برج ایفل در پاریس، و پل بروکلین در نیویورک، که منهتن را به بروکلین وصل
میکند و جزو عجایب هشتگانهی جهان است، هم مشهورتر است و هم پربازدید تر.
البته،
نه به خاطر این که همچون پل بروکلین، طیب(منهتن) را به سده( بروکلین)وصل
میکند، بلکه به خاطر ساختار «سُرسُره یی» و « کانسپچوال» این پل کابلی است
که مردم از سراسر جهان، همه روزه درسال، به آبادان میآیند تا برای یک بار
هم که شده، با « کون سره»، لذت «سُرسُره بازی» را از روی یک پل کابلی
تجربه کنند و با چشم خود ببیند که این پل کابلی فقط یک پل برای عبور و مرور
خودروها نیست و کاربردی «دیزنی لند»ی هم دارد. ولی داستان دیزنی لندیی
این پل کابلی از کجا شروع شد؟ درست، دو دهه پس از ساخت پل کابلی ابوالحسن،
روزی یکی از بچههای طیب، متوجهی ساختار بازیگوشانهی پل کابلیی مهندس
شیرازی شد و به سرش زد که با بستن یک تیوپ تریلی بر روی تختهیی صاف و گریس
خورده، بخت خود را برای شادیی پس از کشیدن یک نخ سیگاری که دست به دست
دوستان چرخیده تا به او رسیده بود، بیازماید و شاید این فرد که نامش چندان
مشخص نیست اولین کسی بود که به راز ِشیرازی و یا شاید هم راز داوینیچی یه
این پل پی برد!
و بعد از آن بود که از سراسر آبادان،
هر روزه، کسانی که بعد از زدن ویلون در خانه، سرخوش شده بودند، تیوپی به
تختهیی میبستند و رهسپار تانکی ابوالحسن میشدند تا با کون سره پایین
آمدن از پل کابلی، شعف ویولن از سرش شان نپرد و زرت شان قمصور نشود!
و
چنین بود که کم کم آوازهی این پل، سرتاسر ایران و جهان را پیمود و جهانی
شد، به طوری که بالاخره سازمان میراث جهانی یونسکو هم مجبور شد جزو میراث
جهانی، همردیف معبد ماچوپیچو و مجمسمهی بودا در بامیان ثبتش کند. به طوری
که امروز دیگر آبادان را به خاطر پالایشگاهش نیست که در جهان می شناسند،
چرا که دیگر پالایشگاهی در آبادان نیست که بشناسند و نفتی نیست که پالایش
شود، بلکه همین پل کابلی است که تنها منبع درآمد مردم آبادان شده است و
روزانه هزاران نفر را از سراسر اروپا و امریکا و استرالیا و آسیا روانهی
آبادان میکند. همه از سراسر جهان به آبادان می آیند تا از روی این پل
سرسره یی و کانسپچوال، یک بار «کون سره» رفتن با تیوب را بر روی آسفالت
تجربه کنند و به چشم خود ببینند که این برف نیست که دارند رویش سرسره بازی
می کنند!
و حالا دیگر در آبادان، این مهندس شیرازی
است که جای حسون برزگری و پرویز دهداری را در قلب مردم آبادان گرفته است و
به هر گوشهی شهر آبادان که سرک بکشی، عکسش را میبینی و نامش را میشنوی.
اما
امروز، برای مردم آبادان روز دیگری است. روزی بس بزرگ، روزی که بالاخره
قرار است از تندیس مهندس شیرازی در کنار پل کابلی، آن هم در شصتمین سال
ساخت این پل عجیب پرده برداری شود. تندیسی که به واقع یادآور برکت و عظمتی
است که این شیرازی مهندس، برای ابد به آبادان بخشید!!!