به گزارش فیدوس برای آنکه بدانیم چه کسانی در آبادان و خرمشهر در حال حاضر به دنبال طرح توطئه و مهندسی افکار هستند، باید به این نکته توجه کنیم که کدام جریانها و گروهها در این شهر ترجیح میدهند ذهن مردم را برای تامین منافع خود از اصل قضیه منحرف سازند و این منافع چه بوده که برای تامین آن اینطور تلاش دارند منتقدان و افشاکنندگان را با خبرسازی دروغ و طرح مسائل انحرافی تحت فشار قرار دهند.
شروع داستان
یک. یکشبه از دزد و متهم و فراری دلسوز مردم شد، از هشتماه قبل بعضی چهرهها و جریانهایی که فکر میکردند دولت روحانی رای نخواهد آورد، اما تا آن زمان خود را وصل این دولت در مسئولیت میدانستند و صفشان مشخص بود، تخریب جریان اصلاحطلب و اعتدالی منطقه را آغاز کردند، در خصوص وابستگیهای این فرد و شرایط و مسائل دیگری که مربوط به ایشان بوده فعلاً ورود نمیکنیم هرچند خود این مسائل میتواند روشنگر بسیاری موارد باشد. این جریان با خرج کردن مبالغی به انواع مختلف تلاش کرده با مهندسی خبر جعلی و سندسازی ذهنها را از اصل موضوع غافل سازد.
منحرف کردن ذهن مردم
دو.ترتیبدهندگان حمایت از جریان خبری جعلی و مجهول نامبرده در این سو فردی با سوابق مشخص و فردی از عوامل یک نهاد خاص و جریان حامی گروه انحرافی را وسیله کار خود قرار دادند و ایشان دلال اصلی منطقه شدند و تلاش کردند همه را وارد گودال این داستن کنند، ایشان بلافاصله پس از تشخیص زمینه نیاز مالی طرف مورد نظر، او را با کمک عواملشان جذب کرده و در بدو امر مبلغ 4هزار دلار به ایشان برای انجام پارهای کارها و مسائل پرداخت کردند. سپس از طریق دو صرافی در منطقه مبالغ دیگری را به چین و امارات منتقل کرده و از آنجا به کشور محل حضور انتقال داده در اختیار او قرار دادهاند، همچنین از طریق بعضی افراد مرتبط با ایشان در منطقه و رابطها در محل مقصد، روابط مالی دیگری برای تامین این جریان و توزیع آن در فضای مجازی فراهم کردهاند.
اهمیت این موضوع در این است که بدانیم تامین کنندگان این جریان جزء تهدیدکنندگان مردم در دوران دولت قبل و هدایت کننده بسیاری مفاسد و مشکلات بودهاند، به نحوی که با کمک گروهی از افراد درون سازمان منطقه آزاد و گروهی بیرون این سازمان که بسیاری حاصل جذب جریان انحرافی بودند، فعالیتهای اقتصادی خلاف و سازمان یافته ترتیب داده و تلاش کردهاند میلیاردها تومان از اموال و دارائیهای منطقه را چپاول نمایند. بعضی از این افراد سابقه معاندت و از بین بردن اموال مردم را در پرونده خود دارند.
برنامههای فساد
سه.در این زمان چند اتفاق مهم در اروند جریان داشت؛ نخست موضوع زمینخواری که ظاهراً توسط بعضی عوامل با تغییرکاربری در جریان بود و دوم تلاش برای فروختن زمینهایی به چندین برابر قمیت و چند ده میلیارد تومان به سازمان منطقه آزاد اروند که اول بار فیدوس به آن اشاره کرد و موضوع را رسانهای کرده و طرح کرد. اما در کنار اینها چند مسئله دیگر هم جریان داشت نخست تجارت غیر قانونی و همچنین مجوز فروشی و واردات با معافیت در مواردی که مورد مصرف آن مجهول بوده است، این موارد بخش کوچکی از مسائلی بود که گروهی خاص تلاش داشتند از آن بهره بگیرند و در عین حال پنهانش کنند، در کنار این موضوع بودجههای شهرداریهای آبادان و خرمشهر که بیش از صد میلیارد تومان است و بحث انتخاب شهردار وابسطه به این جریان فاسد که بر تداوم فعالیت دلالان و رابطان ایشان اثر میگذاشت نیز وجود داشت؛ مبلغی در حدود دوهزار میلیارد تومان که دلالان محلی و استانی و کشوری برای سهمخواهی به ورود کرده بودند و مهمترین ترتیب دهنده همین جریان میباشند.
موانع تحقق برنامهها
چهار. مهمترین مانع بر سر راه تحقق این سهمخواهی اما چند جریان بودند، نخست اسماعیل زمانی مدیرعامل فعلی منطقه آزاد اروند که هیچ کسی در سلامت مالی ایشان شک نداشت، اگر چه به مدیریت ایشان انتقاد وارد میکنند، اما تا امروز هیچ نقطه مالی سیاهی در پرونده وی ثبت نشده است، او مهمترین مانع بر سر راه این اشخاص به خصوص از دوسال پیشتر به این سو به حساب میآید که تلاش برای سهم خواهی مالی این گروه و فشار برای جذب بعضی افراد در هیئت مدیره و بیانگیزه کردن هیئت مدیره وقت تشدید شد.
جریان دوم اعضاء هیئت مدیره به خصوص دریابان شمخانی و آقای فروزنده میباشند که اخبار این مسائل به گوششان رسید و به شدت برای برخورد با این عوامل تلاش کردند.
اما جریان سوم درون سازمان بود که چهرههای جوان شاخص آن موعود شمخانی و احمد رستمی هستند. موعود شمخانی به دلیل اینکه عملاً مسئولیتش از یکسال پیش به این سو شناسایی این جریانها در بخشهای مختلف و حذف و مختل کردن برنامه ایشان به خصوص در موضوع زمینخواری و دلالی پیمانها بود و احمد رستمی به دلیل سختگیری که در پرداختها و انعقاد قراردادها به خصوص طی ششماه گذشته در روال کاری خود ایجاد کرد و مانع داخلی در مسیر این جریانها به حساب می آمد.
برنامه آتی
پنج.داستان از آنجا بیخ پیدا کرد که به یکباره همه منابع تامین مالی این جریانها و تلاشهای ایشان برای تثبیت این منابع از شش ماه پیش دچار مخاطره شد، به این معنا که در بحث قاچاق سازمان یافته انحصار ایشان در یک موقعیت خاص برداشته شد و تلاششان برای حفظ آن به نتیجه نرسید. پیمانکار مورد حمایت این جریان نیز با وجود همه تلاشها موفق نشد خود را حفظ کند و از کار برکنار شده و عملاً یک منبع تامین مالی این جریان در شهرستان از دست رفت، در کنار آن دست ایشان برای فروش میلیاردی زمینهای بیارزش به سازمان هم کوتاه ماند و چند پروژه تعریف شده به خصوص در موضوع تجارت غیر قانونی با عراق و فعالیت اقتصادی مجهول و پولشویی در منطقه نیز با تیزبینی و افشاء به موقع تعطیل شد، آخرین امید ایشان برای اینکه بتوانند در این موضوع کاری انجام دهند حفظ عواملشان در صحنه برای مجوز فروشی بود که آن هم عملاً دچار مخاطره شده و هر روز یک جا جلو کار ایشان گرفته شد.
افشاء شدن
شش. در نظر این دلالان در شرایطی که واسطههای ملی ایشان نیز با اطلاع رسانی به موقع و ورود بعضیچهرههای امنیتی ملی به منطقه دچار مخاطره شده و سیستم کاریشان و شبکه کاریشان بر هم خورده بود، تنها راه؛ ایجاد فشار بر جریان افشا کننده و تخریب آن و منحرف کردن افکار عمومی با طرح مسائل دروغ و پروندهسازیهای جعلی و تلاش برای آتو گرفتن از افراد و پیگیریکنندگان این جریان بود.
اما در این میان چند نکته باعث شد ایشان به نتیجه نرسند، نخست اینکه هیچ عامل خبری که با ایشان حاضر باشد همراهی کند در کشور پیدا نکردند، دوم اینکه در همه این مسائل نهادهای مسئول مدعی و پیگیر ظاهر شدند و دست ایشان برای ایجاد فشار بیشتر کوتاه ماند و از همه مهمتر اینکه نگاه اعضاء هیئت مدیره به طور کامل در این دوره زمانی چند ماهه، در خصوص مسائل و خط و ربط ایشان روشن شدند.
خبرسازی
هفت: برای اینکه این جریان را بهتر بشناسید ببینید خبرسازی و پروندهسازی این گروه کدام جریان مشخص و شناخته شده فاسد در منطقه را به طور کامل نادیده گرفته و پنهان کرده است؟ در چه زمانی با وجود رو شدن سندسازیها و دروغهای ناشیانه ایشان، باز در تلاش برای نحرف کردن ذهن مردم از اصل رویدادها بودند. چرا به جای افشاء دزدیها و تخلفهای هزار میلیاردی، صرفا در صدد بدنام کردن افراد خاص برآمدند که معرف و انتشار دهنده خبر این مسائل در منطقه بودند و جلو جریان فاسد را در منطقه و کشور گرفتند. چطور عوامل فاسد و پروندهدار و مسئلهدار تلاش شده با کار ایشان مبرا مانده و در خصوص افراد دیگر تولید حساسیت عمومی شود!؟
جمع بندی
به طور مشخص داستان از این قرار است. تلاش داشتند ذهن مردم را منحرف کرده و در این فاصله حداقل دو هزار میلیارد تومان را به عناوین مختلف جابهجا کنند، که نه تنها موفق نشدند، سرحلقههای فاسدشان دچار مخاطره شده و موقعیت خود را از دست دادند و از چرخه بده بستان خارج شده و در معرض پاسخگویی به کسانی که از ایشان با عناوینی پول گرفته بودند و یا افشاء فسادشان قرار گرفتند، عملههای بی قیمت ایشان، افرادی که متاسفانه برای تامین خصومتهای شخصی در این مسئله ورود کردهاند و مردمی که از این بازی و مهندسی خبر ندارند را نیز ایشان با روش نخ نما شده تهمت و افترا و شریک کردن، با خود همراه کرده و یک شبکه نو پدید در این ماهها برای پنهان کردن خود بنا نهادند، اما این بار دیگر هدف صرفاً تاراج بیتالمال و حق مردم نبود، بلکه هدف فرار از دیده شدن و خارج شدن از دامنه دید نظارتی بود.
اما در این میان روی یک چیز حساب نکرده بودند و آن اینکه یک جریان جدی با حمایت و دقت کامل به این موضوعات ورود کرده و تحت هیچ شرایطی با هیچ نوع فشاری کوتاه نیاید و به قول معروف تا پایان خط با ایشان پیش رود، تا آنجا که همه ارتباطات مالی با عملههای خارجی و داخلیشان را رو کند، کسب و کار و برنامه این عملهها و خودشان را افشاء کند و نگران هیچ تهمت و افتراءای هم نباشد. به قول معروف تحمل و حوصله زیاد داشته باشد.
در مطلب بعدی یک به یک این عملهها و برنامه و تامین ایشان را به طور جداگانه معرفی کرده و تا آنجا که امکان باشد نام ایشان را در اختیار مردم قرار خواهیم داد، به خصوص نام آن افرادی که در ظاهر در فاصله با این جریان بودهاند اما در اصل تامیین کننده و همکار ایشان بودهاند.