ماندانا صادقی - بر هیچ شهروند آگاه آبادانی پوشیده نیست که هویت فرهنگی امروز آبادان در سالهای پایانی دهه نود، دیگر وابسته به بودن با نبودن قامت بلند و فلزی تانکیهای کفیشه و ابوالحسن و... نیست و حسرت و درد و دریغ از تخریب بنای یادبود سرباز گمنام و سینما رکس و متروپل و نیاگارا دیگر دردی از دردهای آبادان دوا نمیکند.
بدن مجروح آبادان از خیلی وقتها پیش( شما بخوانید از دوره سوم شورای شهر و شهرداری محمودرضا شیرازی) هر روز شاهد زخم تازهای بوده است. زخمهایی که گاه آنقدر عمیقاند که از دردشان آخ میکشیم( مثل خانه بچاری) و گاهی جرات آخ کشیدن هم نداریم(مثل خانه دکتر نراقی در مدرسه رازی) اما آنچه که امروز مرا بر آن داشته که دوباره از این تن زخمی و مجروح آبادانم بنویسم تلاش برای تغییر کاربری موزه هنرهای معاصر آبادان به واحد موتوری شهرداری است.
در ابتدا با خودم فکر کردم که نوشتن یک یادداشت کوتاه یا بلند و لیست کردن چندباره عجیب و غریبترین تصمیمسازی شهردار و و شورای شهر در این سالها دیگر هیچ فایدهای ندارد و بسنده کردن به خبر کوتاه " تغییر کاربری موزه هنرهای معاصر آبادان..." به حد کافی برای درک عمق فاجعه از سوی شهروندان آبادانی کافی است.
اما از آنجایی که آن خبر فقط دل شهروندان اصیل آبادانی را به درد خواهد آورد و مسئولیت بیتوجهی مردم به مسئولیت مدنی و شهروندیشان را روشن نمیکند بر خود لازم دیدم که یادداشتی بنویسم به منظور تفهیم هویت" شهری به نام آبادان" به شهردار تازه وارد آقای حویزاوی.
جناب آقای شهردار تازه وارد
اولین پارک تفریحی آبادان توسط بخش غیر شرکت نفتی آبادان ساخته شده به سال 1344 و تا سال 52 مجموعاً هفت پارک تفریحی غیر شرکتی در این شهر درهایش به روی شهروندان آبادان گشوده شد. یعنی در کمتر از 8 سال، 7 پارک ساخته شد و به عبارتی حدوداً هر سال یک پارک.
جناب شهردار تازه وارد
تا سال 1357 از 145 مرکز آموزشی شهر آبادان 121 مرکز دارای امکانات فرهنگی و هنری و اجتماعی بودند و فقط تنها 24 مرکز فاقد اینگونه امکانات ارزیابی شدهاند. این امکانات شامل کتابخانه ، سالن نمایش، سالن اجتماعات، سالنهای ورزشی و موسیقی و ادبی بودند.
آقای شهردار تازه وارد
به شواهد تاریخی و از زبان چهرههایی که هنوز زندهانددبیرستان فرخی و رازی دارای کتابخانه مجهزی بودند که کتابهایشان را به بیرون از محل مدرسه هم امانت میدادند.
کتابخانه مسجد بهبهنیها نیز پر بود(تا همین اواخر که به آنجا مراجعه میکردم) از کتابهای چاپ اول هوشنگ گلشیری، غلامحسین ساعدی و...
آقای شهردار تازه وارد
اینها را بگذار کنار همه آن آمارهای بسیار معروف که حتمان تا حالا شنیدهاید درباره تعداد سینماهای آبادان و باشگاههای آبادان، هتلهاو مدرسههای معروف آبادان، آیا میدانید دلیل این همه مکان فرهنگی و تفریحی برای یک شهر چه بود!؟
دکتر لهساییزاده (که عمرشان دراز باد) با یک دلیل کاملاً غیر شعاری، غیر ایدئولوژیک عنوان کردند: دلیل برپایی این همه انجمنهای فرهنگی و... این بود که بهانهای برای خالی ماندن اوقات فراغت کسی وجود نداشته باشد.
و این دلیل یکی از قانع کنندهترین و همچنین محکمترین ادلهای است که تا امروز برای انجام کار فرهنگی از سوی دولتها برای ملتها شنیدهایم.
آقای شهردار تازه وارد
دستگاه تبلیغاتی نظام دیکتاتوری شاهنشاهی، مهمترین پایگاههای فرهنگیاش را(مثلاً کتابخانههای کانون پرورش فکری) در همین چند صدمتری موزه هنرهای معاصری بنا کرد که شما میخواهید آن را به واحد موتوری شهرداری تغییر بدهید.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آبادان تا قبل از جنگهیچ کتابخانهای ر ا برای کودکان و نوجوانان در بریم یا بوارده احداث نکرد، کتابخانه شماره یک در ابتدای احمدآباد و کتابخانه شماره دو در تانکی ابوالحسن(منطقه چهار حوض سابق) ساخته شدند. و حمصول آن روزهای کتابخانه 2 جمشید خانیان، فرهاد حسنزاده، عبدالرضا سواعدی و غیر هستند که زیر دست مربیانی چون برغشی و اشرف آبادی و غیره پرورش یافتند، نتیجه کتابخانه یک احمدآباد در سالهای پس از جنگ مثلاً عباس امینی و محسن خندستان و علی جمالی و ادیبی و غیر بود.
آقای شهردار تازه وارد
روبان افتتاح موزه هنرهای معاصر در پارک بازسازی با دستهای استاد غلامحسین نامی قیچی شده است. لطفاً نام ایشان را در گوگل سرچ کنید آقای شهردار تازه وارد البته که بنده به خوبی به این موضوع واقفم که مسئولیت این همه بیمبالاتی در قبال موزه هنرهای معاصر آبادان تنها برعهده شما نیست و بیمسئولیتی شهرداران قبلی و شوراهای شهر قبلی روئسای قبلی و فعلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و.. در این موضوع دخیل است. اما اگر این اتفاق در دوران حضور شما رقم بخورد حتمان ابعاد این بیتوجهی به مسئله فرهنگ خیلی گستردهتر از گذشته خواهد بود.
آقای شهردار تازه وارد
استفاده از منابع فرهنگی شهر آبادان متعلق به همه شهروندان است و به صورت تخصصی عرصه فعالیت هنرمندان این شهر است. و هرگونه تغییر در موزه هنرهای معاصر به معنی گستاخانه شهرداری با هنرمندان این شهر تلقی خواهد شد، استقرار واحد موتوری در موزه هنرهای معاصر آبادان از سوی شهرداری در واقع نادیده گرفتن اراده و خواست شهروندانی است که میخواهند از مسیر فرهنگ و هنر زیست اجتماعی آبادان نو را کلید بزنند.
آقای شهرداری محترم
به عنوان روزنامهنگار آبادانی به شما هشدار میدهم که به جای داشتن نگاه مالکیتی به شهر آبادان از تجربه تلخ محمودرضا شیرازی عبرت گرفته و به جای دستاندازی به امکان فرهنگی و هنری و تفریحی، به سمنهای دوستدار میراثفرهنگی و محیط زیستی کمکهای بدون چشم داشت بکنید.
آقای شهردار تازهوارد جناب حویزاوی اجازه ندهید تصمیمهای عجولانه و انتصابهای بیدلیل و انتخاب مشاوران بدون سابقه در امر فرهنگ و هنر و حذفهای باندئی و گروهی و توصیهای و هزینهکردهای بی دلیل و شبهه آمیز شهرداری دوران شما را به شهرداری دوره محمود رضا شیرازی شبیه کند که در آخر نه پل کابلی نه بنرهای بزرگ و نه زمینهای چمن مصنوعی و نه حمایت بیچوان و چرای بعضی از اعضاء شورا ایشان را راهی هیچ ساختمانی بزرگتر از شهرداری آبادان نکرد.