فيدوس- انتشار كتاب خاطرات و زندگينامه عبدالحسن مقتدايي استاندار سابق خوزستان و نماينده دو دوره مردم آبادان در مجلس شوراي اسلامي در مهرماه امسال محل بحث و گفتگوي فراوان در محافل سياسي استان بوده است و در كمتر از يك هفته به چاپ دوم رسيد، در خصوص اين كتاب، مشخصههاي آن و ويژگيهايش با ناشر كتاب، مدير انتشارات كوير؛ محمد جواد مظفر گفتگويي انجام داديم، انتشارات كوير از ناشران باسابقه كتابهاي فرهنگي است، همچنين مدير اين نشر از چهرهاي خوشنام اين حوزه هستند.
محمد جواد مظفر در پاسخ به سئوال خبرنگار فيدوس در خصوص مراحل آماده سازي اين كتاب گفت:اين كتاب آماده سازياش در حدود 6 ماه زمان برده است، هر كتابي وقتي به ناشري با سابقه سپرده ميشود، اينطور نيست كه از همان روز اول وارد پرسه توليد ميشود، در واقع كار در نوبت توليد قرار ميگيرد، البته شخصيت آقاي مقتدايي براي ما بسيار محترم بود و اين موضوع باعث شد نگاه ويژهاي به كار ايشان داشته باشيم و در خصوص اثرشان تلاش كنيم در كمترين زمان ممكن كار به انجام برسد.
ايشان در خصوص مراحل فني كار و دقتهاي ناشر در مورد آن اشاره كردند: بعد كه كتاب آماده شد احساس كرديم نياز هست با دقت بيشتري ويرايش و تصحيح شود. خودم در چند نوبت كتاب را خواندم سپس در اختيار تصحيح كننده قرار گرفت و بعد برگردانديم به آقاي مقتدايي براي تصحيح نهايي و نهايتاً براي فهرست نويسي و دريافت فيپا به اداره كتاب ارسال شد و مراحل اخذ مجوز را طي كرد.
مدير انتشارات كوير در خصوص اهميت اين كتاب و شرايطي كه باعث شد نظر ناشر نسبت به آن جلب شود گفتند: اصولاً من اعتقاد دارم آثاري كه شامل زندگي نامه افرادي است كه در امور اجرايي و قانونگذاري كشور موثري بودهاند قابل تامل است و ميتواند براي نسل جوان درس آموز باشد. وقتي اين كتاب را مطالعه كردم، ديدم از اين هم فراتر است، به دليل اينكه ما با فردي خود ساخته مواجه هستيم، فردي كه از كودكي به معناي واقعي يك كودك كار بوده و بعد توانسته مراحل پيشرفت و ترقي و خدمت به سرزمين و كشور و زادگاه خود را به بهترين شيوه و احسن وجه به انجام برساند. به همين دلايل اعتقاد دارم كتاب ميتواند بسيار مفيد و درس آموز باشد.
آقاي مظفر پيرامون سابقه آشناييشان با دكتر مقتدايي مولف كتاب اضافه كردند: بنده يكي از تاسفهاي خودم را اين ميدانم كه دير با چنين شخصيتي آشنا شدم. البته نام ايشان را به عنوان استاندار خوزستان شنيده بودم، اما از نزديك با ايشان به واسطه دوست ديرينم آقاي اردشير فتحينژاد آشنا شدم، گويي گمشدهاي را يافتم. بسيار خصوصيات مشترك در خودم و ايشان ديدم، شايد مهمترين خصوصيت مشترك ما صراحت لهجه و عدم مصلحتانديشي در جايي كه احساس مي كنيم حقيقيتي در كار است فارق از اينكه نتايجش به منافع ما ضربه بزند يا نزند بود، در كل آقاي مقتدايي شخصيتي دارند كه ميتوان ايشان را به راحتي پذيرفت، به خصوص وقتي نقاط مشتركي به لحاظ فكري وجود داشته باشد.
در پاسخ به خبرنگار فيدوس پيرامون نظر ناشر در مود محتواي كتاب به عنوان نخستين مخاطب آن آقاي مظفر اشاره كردند: هنگام خواندن اين كتاب سه چهار جا گريه گردم، در زندگي كودكانه كه مولف كتاب دارد، در موضوع پدرشان و علاقهاي كه بين ايشان وجود دارد و تاثيري كه مرگ پدر در آن شرايط بر مولف گذاشته و همچنين وقتي رابطه با مادرش را شرح ميدهد، آن زحمتهايي كه مادر ايشان براي نگهداري و سرپرستي بچهها متقبل ميشوند و بعد موضوع پيدا كردن اسكناس در بازار و احساسي كه به ايشان دست مي دهد و آن احساس مسئوليتي كه تا سالها بعد نسبت به اين موضوع دارند، يا كارهايي كه در هرمزگان براي ايجاد مكانهاي مورد نياز مردم، به خصوص مردم محروم آن استان انجام دادهاند و نوع حضورشان ميان مردم در جزيره هنگام و در بندر عباس، يا در يك ماجرايي كه در شركت نفت رخ مي دهد و جواني از ايشان به دليل صحبت كردن پشت سرشان حلاليت ميطلبد و آقاي مقتدايي ابتدا قاطعانه مي گويد حلال نمي كنم و بايد برويد با همه كساني كه پشت سر من پيش ايشان حرف زده ايد صحبت كنيد، اما در نهايت آن جوان را در آغوش ميكشند؛ اينها مرا متاثر كردند. در اين رفتارها جوهر انساني وجود دارد و مخاطب را تحت تاثير قرار ميدهد.
مدير نشر كوير در خصوص ميزان تعامل مولف با ناشر در خصوص مواردي كه در كتاب ديده شد و با ايشان مطرح شد هم اشاره كردند: زماني كه كتاب را به طور كامل خواندم مواردي را يادداشت كردم و در يك روز در دفتر ما با آقاي مقتدايي قراري گذاشتيم و موارد را طرح كرديم، اما نه به عنوان اينكه كتاب داراي اشكال اساسي بود يا نويسنده به خطا رفته بود، بيشتر يك جور همدلي براي زمينه بهبود كتاب و به طرز صميمانهاي ايشان پذيرفتند، بسياري از نكاتي كه بحث كرديم با هم همدلي و مشورت اصلاح شد. اما در مجموع معتقدم اين صراحت لهجه و گفتن حرفها در اصلاح امور جامعه موثر است و به همين دليل از خواندن مطالب صريح طرح شده در اين كتاب بر سر ذوق آمدم، خصوصاً آنجا كه حرفها در مورد اشخصاصي بود كه پست و مقامي دارند، اما آقاي مقتدايي در مورد ايشان روشن و صريح نظرشان را گفتهاند و اين موضوع خيلي تاثيرگذار است.
در پايان محمد جواد مظفر مدير انتشارات كوير در خصوص مهمترين و شاخصترين بخش اين كتاب كه ميتوان به مخاطب درك و خواندنش را سفارش كرد گفت:به نظرم اگر به يك نكته خاص از اين كتاب بخواهيم اشاره كنيم كه براي مخاطبان قطعاً تاثيرگذار خواهد بود؛ ويژگي است كه در نام كتاب مستتر ميباشد؛ از كودك كار تا استاندار؛ هر خوانندهاي بايد توجه كند كه مواجه خواهد شد با يك كودك واقعي كار كه توانسته مسئوليتهاي مهمي را در دوران جنگ شركت نفت، پالايشگاه؛ دو دوره نمايندگي مردم در مجلس شوراتي اسلامي، سه دوره استانداري و نمايندگي شركت نفت در كانادا برعهده بگيرد. ضمن آنكه مدارج عالي تحصيلي را هم طي كند. اينها خواننده را مواجه با يك شخصيت خود ساخته ميكند و ديگر صداقت و صراحت لهجه و نگاه انتقادي به مسائل پيراموني قدرت كه در اين كتاب مطرح شده است.
ضمن آنكه آنچه در اين دوستي و آشنايي كوتاه با آقاي مقتدايي ديدم انساني بود كه به راحتي ميتوان با او حرف زد، همانطور كه خود او به راحتي با ديگران سخن ميگويد و من تجريه فراوان دارم با افراد رك گو و صريحگويي كه همين خصوصيت را در مورد خودشان بر نميتابند، اما آقاي مقتدايي چنين انساني نبودند.