آه اگر آزادی سرودی می خواند/کوچک/همچون گلوگاه پرنده ای/هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماند. (احمد شاملو)      
کد خبر: ۳۱۲۳۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۹
انتخابات رياست جمهوري، حضور احمدي‌نژاد فرصت يا تهديد
منتخب شدن شهردار تهران به عنوان رئيس جمهور محصول بي‌اعتمادي به ساختارهايي بود كه براي مردم كارائي‌شان در حل مسائل روشن نشده و مبهم مانده بودند و در مجموع ايشان را به سمت پذيرش ريسك انتخاب فردي گمنام در عرصه سياست با شعارهايي پوپوليستي و فرصت طلبانه برد.
روزي كه پرونده سياسي احمدي نژاد و مشابه‌ براي هميشه در ايران بسته خواهد شد

احمدي نژاد و آزمون تاريخي عدم حضور

فيدوس-رياست جمهوري احمدي‌نژاد بخشِ غريبي از تاريخ سياسي ايران است كه تحت تاثير فقدان آموزش سياسي عميق نزد عموم و احساسي‌گري نخبگان، بخشي از مردم راي ندادن را بهترين روش براي بروز اعتراض مدني دانستند و بخش ديگر ترجيح دادند چهره‌اي نو را با تجربه‌اي كه از انتخاب رئيس جمهور قبل داشتند، براي نشان دادن تمايلشان به تحول سياسي منتخب كنند. اما در نهايت روشن شد انتخاب فردي از جنس احمدي‌نژاد محصول افول عقلانيت سياسي و ضعف در كار تشكيلاتي و حزبي در ايران است.

همچنين منتخب شدن شهردار تهران به عنوان رئيس جمهور محصول بي‌اعتمادي به ساختارهايي بود كه براي مردم كارائي‌شان در حل مسائل روشن نشده و مبهم مانده بودند و در مجموع ايشان را به سمت پذيرش ريسك انتخاب فردي گمنام در عرصه سياست با شعارهايي پوپوليستي و فرصت طلبانه برد.

احمدي‌نژاد نه رئيس جمهوري انقلابي در معناي واقعي آن بود، نه مايه‌اي از آرمانخواهي صادقانه داشت، او بيش از آنكه تمايل به رياست جمهوري در مقام كاري جمعي داشته باشد، علاقه به رهبري جامعه با روش‌هاي خود محورانه داشت، نوع عزل و نصب‌ها و برنامه‌هاي سياسي و تداركي كه اطرافيان نزديك وي برايش ديدند نشان از اين موضوع دارد، داستان هاله نور، گردهم‌آيي‌هاي مردمي در استان‌ها با چاشني تكيه كلام و سخنان عجيب رئيس جمهور، بگم بگم‌ها و بي‌اخلاقي‌هاي سياسي، ماجراجويي شخصي در عرصه‌هاي بين‌المللي و داخلي به خصوص در حوزه اقتصاد و سياست مجموعه‌اي از عملكرد احمدي‌نژاد است.

عصر احمدي‌نژاد مردم اميدوار را بيش از گذشته درگير مشكلات و عوارضي كرد كه بايد سال‌ها براي مرتفع شدن آن زمان صرف كرد، از سوي ديگر دوران احمدي‌نژاد نشان داد بي‌توجه‌اي به فرصت انتخابات و احساسي‌گري فاقد دورنما نزد نخبگان چه عواقب وخيم و تلخي به همراه دارد.

اما در شرايطي كه به انتخابات رياست جمهوري آتي نزديك شده‌ايم و فشارها و تبليغات عليه دولت فعلي به اوج رسيده، همچنان كه بعضي اميد فراوان به سرمايه‌گذاري وسيع تبليغي در سطح كشور و تخريب عملكرد دولت فعلي براي انتخابات آتي بسته‌اند، مواردي مطرح مي‌شود كه عدم دقت در تحليل آنها و نداشتن دركي روشن از تاثيري كه مي‌توانند بر جاي بگذارند، شايد آينده سياسي ايران را دچار مخاطره‌اي جدي كند.

-موضوع تائيد صلاحيت احمدي‌نژاد جهت حضور در انتخابات آتي و مواضع سياسيون، به خصوص سياسون اصلاح‌طلب

-عدم درك روشن از نتايج حضور و عدم حضور در رقابت انتخاباتي

-نبود اعتماد و شناخت نسبت به ظرفيت اتحاد نخبگان و جريان‌هاي سياسي و نفوذ ايشان ميان مردم

اينها مسائلي هستند كه مهمترين چالش‌هاي پيش روي ما براي انتخابات آتي را رقم زده است. در ادامه مطلب به بررسي اين مسائل و لزوم درك روشن مطالبات مردم در خصوص آنها مي‌پردازيم.

احمدي‌نژاد و لزوم تائيد صلاحيت

عده‌اي در شرايط فعلي سياسي ايران كه رئيس جمهور سابق رغبت جدي از خود براي حضور انتخاباتي نشان مي‌دهد، معتقدند وي به دليل آنچه ايشان خطر بازگشت فرصت طلبها مي‌دانند، نبايد تائيد صلاحيت شود، اما حقيقت امر اين است چنين رويكردي نه تنها كارساز نيست كه از پايه و اساس اشتباه است، تائيد صلاحيت احمدي‌نژاد و حضور مجدد او در صحنه انتخابات يكبار براي هميشه روشن مي‌كند مردم با تجربه يك شرايط و كسب بلوغ سياسي در قبال آن ديگر به گذشته‌اي از آن دست باز نخواهند گشت و پروژه فكري احمدي‌نژاد پرونده‌اش در ايران بسته شده، اين اتفاق مي‌تواند مقدمه‌اي بزرگ براي تغيير بنيادي و بهبود شرايط سياسي در ايران باشد.

در عوض عدم تائيد صلاحيت احمدي‌نژاد بزرگترين خطر براي تغيير و تحول و اصلاح است، عدم تاييد احمدي‌نژاد زمينه‌ساز تداوم خط فكري وي از سوي عده‌اي به عنوان فرصت براي جنگ رواني و بازگشت پوپوليسم به صحنه سياسي كشور است، در صورتي كه حضور و گرفتن فرصت فقدان از احمدي‌نژاد علاوه بر آنكه در منظري عمومي تكليف و مسئوليت ايشان در قبال عملكرد گذشته‌اش را روش مي‌سازد، اين امكان را فراهم مي‌كند كه در يك تلاش سياسي روشنگر حاصل اتحاد نخبگان و مردم سرنوشت اين جريان سياسي را براي هميشه روشن كنند.

احمدي‌نژاد و تاثير حضوردر انتخابات آتي

احمدي‌نژاد فرد نيست، يك موقعيت است، موقعيتي كه در آن فقر آموزش سياسي و ضعف در ساختارهاي مدني ، همچنين ابهام در شناخت و درك جنبه‌هاي مطالبه عمومي فرصت را براي نقش بازي كردن و توسعه نامتوازن شناختي فراهم كرده است.

خواستگاه فكري احمدي‌نژاد برخلاف آنچه در ظاهر نشان مي‌دهد، متكي بر اراده و خواست مردم نيست، بلكه اتكا بر نياز و عدم آگاهي مردم دارد، او متكي بر نياز طبقه‌اي است كه محروميت ايشان ناشي از نوع عملكرد وي و افرادي از جنس او در سالهاي گذشته بوده، او با شعار يارانه‌ و سپس بهبود وضع معيشت اقشار آسيب‌پذير وارد صحنه سياسي كشور شد، اما در ادامه عدم توفيق وي در اين خصوص به دليل آن بود كه شناختي از ريشه مطالبات مردم در پايگاه فكري و سياسي كه احمدي‌نژاد خود را نزديك به ايشان مي‌دانست وجود نداشت، احمدي‌نژاد همانطور كه رياست جمهوري‌اش نتيجه نبود برنامه‌ريزي حزبي مدون در كشور بود، عملكردش نيز بر همين پايه استوار شد و چنين پايه و اساسي نمي‌تواند به درك عميق از نياز مردم براي توسعه و رفاه حقيقي(نه كاذب) دست يابد.

از سوي ديگر احمدي‌نژاد محصول شرايطي بود كه به آن مي‌توان عنوان گذار از يك سطح بحراني به سطح بحراني ديگر داد، در اين شرايط ممكن است مردم به اميد ثبات درگير شعارهاي فرصت طلبانه شوند، اما معمولاً روي ثبات سياسي را نمي‌بينند و شعار دهندگان نيز هرچند در ظاهر اهداف اجتماعي و مدني عالي دارند ولي در ادامه توان تحقق اين ايدئال‌ها را نداشته و سعي در ايجاد يك نظام اجرايي ايدئولوژيك و نوپديد دارند، احمدي‌نژاد دقيقاً با اين سيستم مطالبه‌گري وارد صحنه سياسي كشور شد.

با اين توضيح روشن است نتيجه حضور احمدي‌نژاد در دور بعد انتخابات رياست جمهوري، نخست شكست عملگرايي كور است، احمدي‌نژاد با حضور خود همچنين به فضاي دو قطبي سياه و سفيد در كشور پايان خواهد بخشيد و در اين زمان مردم پرونده رقابت متكي بر عامل كتمان حقيقت، عوام‌گرايي كه هدف و نشانه‌اش احساسات رقيق عمومي است را مي‌بندد.

نتيجه ديگر حضور احمدي‌نژاد با توجه به آنچه ظرفيت عمومي اتحاد نخبگان است، تلاش جهت روشن شدن ابعاد شرايط رياست جمهوري دوران احمدي‌ن‍اد براي مردم مي‌باشد كه خود مي‌تواند يكي از بسترهاي مناسب روشنگري پيرامون آنچه بر مردم گذشته در سالهاي قبل باشد. در اين دوره راي مردم مي‌تواند تحت تاثير آگاهي ايشان منجر به بلوغ سياسي چشمگيري شود كه پشتوانه محكم براي مدنيت باشد.

اگر احمدي‌نژاد مجدداً رئيس جمهور شد

اين پرسش مهم كه در صورت انتخاب احمدي‌نژاد به عنوان رئيس جمهور نيروهاي مدني و نخبگان جامعه چه خواهند كرد و نقطه جبران اين سرخوردگي ، پاسخي روشن و ساده دارد، جايگاه نخبگاه متكي بر آزادي مدني، روشنگري و عقلانيت عمومي است، جايگاه نخبگان از آگاهي مي‌آيد، اگر نخبگان در جامعه ايراني نتوانسته باشند جايگاهي متناسب وضعيت و شرايط فعلي براي جلب اعتماد عمومي بدست آورند، كسب اين جايگاه از طريق اعمال هرگونه محدوديت بي‌فايده و فاقد وجاهت مدني و شهروندي است، اگر احمدي‌نژاد راي بياورد حداقل امر اين است كه نخبگان جامعه متوجه وضع حقيقي خود و فاصله‌شان با مردم خواهند شد و در يك شرايط واقع بينانه با شرايط برخورد مي‎‌كنند.

ضمن آنكه نبايد فراموش كنيم راي آوردن احمدي‌نژاد يا افراد مشابه او  نبايد در نظر نخبگان اگر فرصت‌هاي خود را به درستي نشناسند بعيد باشد، هرگونه احساسي‌گري و دور شدن از دايره عقلانيت سياسي، در نظر نگرفتن شرايط و ضرورت‌هاي موجود مي‌تواند زمينه‌ساز اتفاقي غير قابل جبران و پيش‌بيني در كشور باشد.

فرصت حضور رقابتي رئيس جمهور سابق در دوره آتي بزرگترين فرصت براي نخبگان و احزاب سياسي شناسنامه دار است كه بر مبناي فرصت طلبي سياسي برنامه خود را تنظيم نكرده‌اند، آنها كه نگاهي واقع‌گرايانه و دقيق به آينده دارند و اتكا به قدرت مردم داشته و مي‌دانند بي‌احترامي به خواست مردم و قدرت قانوني مشروع پايان تلخي دارد و هرگز مردم را متهم به كم فهمي و عدم درك ضرورت‌هاي آينده و شرايط  خود نكرده و سفره شناختشان را از مردم جدا نمي‌كنند.

 

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناظر بی طرف
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۶
0
0
سلام،برای سایتان متاسفم بابت عبارت
"انتخاب فردي از جنس احمدي‌نژاد محصول افول عقلانيت سياسي و ضعف در كار تشكيلاتي و حزبي در ايران است"
که جمع کثیری ازمردم را بی عقل خطاب می کنید.
لابد شما خود را عقل کل می دانید،یا اینکه می خواهید دولت اعتدال را عقل کل نشان دهید و برای او تبلیغ کنید فقط با سیاست تخریب حریفان.
نه احمدی نژاد ونه روحانی هیچ کدام مهاتیر محمد مورد انتظار ایرانی ها نبوده اند،احمدی نژاد با تندروی هایش وروحانی که حتی قدرت انتخاب و برکناری زرایش راندارد هیچ کدام انتظارات را برآورده نکردند اما برخی ها نظیر شما با دفاع از این دولت قصد دارند به منافعی برسند که احمدنژاد آنها رامحروم کرد.حداقل
اعتدال را رعایت کنید وسعی کنید در نقد بی طرف باشد و به جای طداری صرف از دولت صبرکنید ببیند کسی بهتراز این دو گزینه تکراری و با برنامه بهتر می آید و بعد شروع به تخریب کنید
کمی منصف باشید و البته مودب باشید و سایرین بی عقلی متهم نکنید.
شجاعت چیز خوبیه ولی با بی ادبی فرق داره.
لطفا منتشر کنید.
سپاس
Histats.com START (standard) Histats.com END