دایره تحمل قدرت آنچنان تنگ شده است که هر چه را در پیرامون خویش ناموزون با کمترین دغدغه هایش میابد کمر همت به حذف آن بسته و از هر ابزاری در بی رقیب ساختن خود بهره می جوید غافل از هر تعمقی در شناخت واقعیت جامعه امروز ایران و مطالبات مشخص آن ... این تحلیل بسیار رایج در قلم و زبان منتقدان داخلی و خارجی است که بیش از هر دوره دیگر در فضای انتخاباتی بکار میگیرند و چه بسا پس از برخورد حداکثری سیستم نظارتی با کاندیدها و محدود ساختن هرچه بیشتر فضا برای نامزدهای جریان های غیر همسو این نقدها در اذهان عمومی جامعه بیشتر مورد توجّه قرارگرفته است که آیا در معادلات سیاسی قدرت نقش مردم و حقوق آنها بخشی از مسأله اصلی و یا حداقل بعنوان بخش از آن در نظر گرفته می شود یا خیر..؟؟! تبیین این مهم که بازیگر اصلی تعاملات سیاسی در ایران مردم هستند با توجّه به بسیاری از شواهد موجود کار دشواری به نظر می رسد . چراکه تقابل دستگاه نظارت انتخابات با حضور جریانهای سیاسی و اجتماعی معتقد به نظام و قانون اساسی که قدری متفاوت تر می اندیشند در عرصه انتخابات خصوصاً در انتخابات پیش رو جز آنچه که در فحوای پرسش مذکور نهفته است را در افکار عمومی جاری نخواهد ساخت . باری تاریخ تحولات زندگی بشر و فعالیت های اجتماعی او بیانگر این حقیقت است که نقش و تأثیر گذاری فرد و در شکل جمعی آن "جامعه" در سیر تحولات اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و ... به دست خود او جامع عمل پوشیده خواهد شد . ایجاد توازن در چارچوب قدرت نیازمند هوشمندی اجتماعی است و هرآنچه که بخش از بدنه نظام سیاسی با متوسل شدن به ابزارهای حذفی سعی در کمرنگ نمودن مطالبات نماید تلاش و اراده عمومی در ناکارآمد نمودن این رفتارها بوده و نقش بسزایی در ایجاد فضای مناسب ، امحاء چالشها و موانع موجود در سیر تحولات اجتماعی و دستیابی به مطالبات خواهد داشت . در شرایطی که محدودیت در انتخاب گزینه های مختلف و عدم امکان تکثر آرا در انتخابات پیش رو در بالاترین سطح خود قرار گرفته است . هوشمندی جامعه در بکارگیری توان و اراده خود تعیین کننده وضعیت تحولات آینده خواهد بود . به تبع در وضعیت کنونی شناسایی گزینه های موجود تعیین شاخص های حداکثری براساس سوابق و عملکرد ایشان در عمل به مسئولیت ها فارغ از دسته بندی های سیاسی ، ایجاد نزدیکی و تقارب میان نامزدهای مورد وثوق و مدیریت ایشان در مسیر آرا عمومی و مطالبات مشخص اجتماعی و همچنین گسترده نمودن سطح فضای جامعه و باور به تأثیرحضور و رأی افراد در تعیین ساختار قدرت با استفاده از ابزار قانون و حقوق سیاسی پذیرفته شده ، نمود اراده و حرکت هوشمندانه جامعه در جهت فرصت سازی از حداقل های موجود برای دستیابی به اهداف و برنامه های اساسی و توسعه طلبانه آن در عرصه های مختلف خواهد بود . در فضای بد اخلاقی های سیاسی کنونی بکارگیری افکار عمومی در قالب آرا انتخاباتی و ایجاد ساختاری بر پایه خواستگاه جامعه تأثیر شگرفی در تقلیل این فضا و تعدیل تفکر حاکم برآن در راستای احترام به حقوق اکثریت خواهد داشت .