داریوش معمار- در شرایطی که این روزها حال خوزستان خوب نیست و انتشار اخبار کارخانه نیشکر هفت تپه، درک وضع صنایع دیگر در استان، وضعیت آب مردم در نقاط مختلف خوزستان، اوضاع بیکاری و فقر در این خطه زر خیز، قلب هر انسان با انصافی را به درد می آورد. ظاهرا از سوی عدهای فصل تهدید روزنامه نگاران به بهانههای مختلف آغاز شده است.
یک.
اول صبح از خواب که بیدار میشوم، بر صفحه مانیتور موبایل ۱۱ پیام رسیده از افراد مختلف در گروهها و شخصی دارم، در همه آنها یا کسانی با تهمت و تهدید خواستار سکوت نگارنده در خصوص غلامرضا شریعتی شده، یا دوستان و نزدیکانم به انواع مختلف تهدید و توصیه شدهاند که مرا برای سکوت تحت فشار قرار دهند. یک نکته در میان تهدید کنندگان مشترک است، همه آنها با توجه به سوابقی که دارند متاسفانه وصل به جریانهای لابی و توصیه و زد و بند در خوزستان هستند.
با خودم میگویم، قطعا استاندار از حمایت این لابی فاسد از او اطلاع ندارد وگرنه خود را مبرا میکرد، او در دام این جریان ناخواسته و نادانسته گرفتار است، او که نه مقام اجرایی او!
یادم میآید اواخر دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد وضع برای ما روزنامهنگاران همین بود، هرجا می نوشتیم چوب تهدید ارعاب بالای سرمان بود.
دو.
استاندار خوزستان آیا خودش میداند نزدیکان و توصیهبگیران به نام او به دنبال تهدید و ارعاب روزنامهنگار منتقد عملکرد وی به انواع مختلف میروند؟!
آیا آقای استاندار میداند این روشها، با روش تهدید و ارعاب مفسدان اقتصادی که توانسته بودند با دستگاههای مختلف اجرایی و غیره در دورههای مختلف ارتباط بگیرند برای خاموش کردن منتقدان یکی است، آیا ایشان سری به پروندههای بزرگ فساد اقتصادی در کشور و نقش دلالان فاسد در این جریانها و تهدید روزنامهنگاران زدهاند!؟
آقای استاندار ما در چهارچوب قانون منتقد شما و عملکرد شما به دلیل حیات انگل وار گروهی از دلالان و توصیه بگیر فاسد هستیم که در خوزستان اگر نه توسط شما، با نام استانداری و به نام استاندار، سفارش میبرند و میگیرند و توصیه نامه منتشر میکنند و صادر میند و تهدید میکنند، ارعاب میکند و یقه میگیرند!
سه.
از نگارنده ایراد گرفتهاند که در جلسات دادگاه هفتتپه نام اشخاص و مقامهای دیگری هم مطرح شده، چرا به اسامی آنها اشاره نمیکنید، روشن است هر مقامی در خوزستان که با استفاده از فرصت خود در هر جایگاهی مرتکب تخلف و فساد و تعدی به حقوق مردم شده باشد از نظر قانون اساسی کشور خواه در قوه مجریه، مقننه یا قضائیه تفاوت ندارد، توسط رسانه و قلم شریف باید به نفع مردم افشا شود و ما هم در خصوص آن مینویسیم.
چهار.
آقای استاندار بعضی حیوان درنده درونشان را به نام شما آزاد کردهاند که در حمایت از شما یقه روزنامهنگار منتقد را بگیرد. اما قلمهای ما تا هرکجا بتوانیم خاموش نمیشوند. نظام دلالی و توصیه و سفارش در خوزستان یک سرحلقه اتصال دارد که آن متاسفانه اگر نه شما، که نوع فرصتسازی مدیریت شما و نام و عنوان مسئولیت شما در استان خوزستان است. به همین دلیل است که امثال نگارنده اعتقاد داریم شما شایسته تداوم مدیریت در خوزستان نیستید.
پنج.
پنج سال دوران مدیریت شریعتی در استانداری خوزستان تا امروز دوران اگر نگوییم تشدید، تمدید فقر و مشکلات خوزستان بوده است. او شبانه روز در سفر بوده، در بحرانها تلاش کرده، اما حاصلش آبادانی نشده است. به تاریخ تحولات مدیریتی در خوزستان از ابتدای انقلاب تا امروز که نگاه می کنیم، هیچ زمانی به اندازه این تاریخ شاهد تولد و تحرک انواع رانتهای مفسده برانگیز در خوزستان و لابیهای آشکارا فاسد با دلالان گرگصفت که گلوی مردم را چسبیدهاند، نبودهایم. آقای استاندار متاسفانه امروز شرایط به شکلی شده که بعضی به نام مشاور، همراه، رفیق، همکار و غیره از محل نام استاندار به نان و نوا و پول و ثروت خوزستان دست اندازی کردهاند و کار به آنجا کشیده که لابی بزرگ فساد از استانهای همجوار هم در خوزستان به نام شما فعالیت میکند. در نظر نگارنده البته شما اساساً از این مسائل اطلاع ندارید، زیرا دلسوز مردم هستید، اما نام و مسند حقوقی شما و شاید این فرایند سیستماتیک و بهانه دیگری شرایط فعالیت را برای این گروها و باندها در دوران شما محیا کرده است.
موضوع نیشکر هفت تپه تنها نمایانگر بالای این کوه فساد فرو رفته در دریای این استان است، کوهی که متاسفانه با وجود صنعت، کشاورزی، آب و منابع ثروت مانند نفت، گاز، پتروشیمی و معادن خوزستان را به قهقرا برده است
شش.
آقای شریعتی به عنوان استاندار برای حفظ آن بخش خوب از سابقه سیاسی که داری، بگو حیواناتشان را ببندند! شما که اهل ذکر هستی، ما هم چیزی نگوییم؛ فردا سر پل صراط، آنجا که نتیجه اعمال هرکسی برابر اوست، بابت این نظام توصیه و دلالی که این با فرصت استاندار بودن شما به راه افتاده و از شکم آن امثال اسدبیگی ها در آمده اند، بعید است بتوانی پاسخ بدهی.