بخشی از پیشبینی آلاحمد درباره نفت، آبادان، مسجدسلیمان، سد دز، خشکسالی، تغییر در احوالات زیستی-معیشتی عربهای خوزستان، نیشکر هفتتپه، سیل و... دراین چندسال کاملا به وقوع پیوسته است.

ماندانا صادقی
روزنامهنگار مقیم آبادان
بدون درنظر گرفتن بدبینی ذاتی آلاحمد در رابطه با فرایند صنعتی شدن و گسترده ترشدن سفره سرمایهداری درایران دهه 40، یک بار دیگر گزارش او را ازرخوزستان بخوانید تا دریابید منطبق کردن آنچه که او شرح داد با شرایط امروز خوزستان کار دشواری نیست.
بخشی از پیشبینی آلاحمد درباره نفت، آبادان، مسجدسلیمان، سد دز، خشکسالی، تغییر در احوالات زیستی-معیشتی عربهای خوزستان، نیشکر هفتتپه، سیل و... دراین چندسال کاملا به وقوع پیوسته است.
اما از آن جایی که بسامد آلاحمدستیزی در رسانهها آنقدر بالاست؛ کمتر کسی جرات میکند به بعضی از حقیقتگوییهای آلاحمد اشارهای داشته باشد یا از آن وام بگیرد.
آلاحمد دراین گزارش پای بعضی از مطالب را با همان ادبیات خاص خودش مهر قطعیت میزند و بعضیها را باشک و تردید و "اگر" و نقطهچین تمام میکند."اگر" او درباره هفتتپه این است: "اگر هر تکهای از اراضی بایر نواحی مختلف مملکت را به همین طریق به کشت نمونه یک محصول عمده که با آب وهوای محل میخواند، بسپاریم؛ واحد بزرگ یا کوچکی از کشاورزی مدرن به خاطرش تاسیس کنیم و بهخصوص، اگر کارگر مورد احتیاج را از محل تهیه کنیم تا ضمن کار درسی بیاموزد و عامل توسعه [ی] آداب جدید کشاورزی بشود و پس از 5-10سالی خود عامل اداره[ی] همان واحد شود ودیگر واحدهای همسایه، که خود برپا کرده.*
اما 54سال بعد از گزارش آلاحمد مدیریت ایرانی چه کرده؟ کارخانه را به ثمن بخس بخشیده. کارگر متخصصش فعلا برای 17سال حکم بدوی گرفته، کارگر دیگرش هم 7سال و البته راضی به پایان یافتن قائله درهمین حد هم نیست و تصمیم میگیرد 20نفر از کارگرانش را هم از 31شهریور تا امروز با نامه فسخ قرارداد به کنج خانه بفرستد
یعنی هفتتپهایها نهتنها به آنچه که آلاحمد گفت (عامل اداره همان واحد بشوند) نرسیدهاند؛ بلکه بهطورکلی از مدار اثرگذاری در تولید و توسعه هم خارج شدهاند.
پنج روز است که ۲۰نفر از کارگران نیشکر هفتتپه از کار اخراج شدهاند. حداقل ۳الی۴نفر ازکارگران اخراجی طی روزهای گذشته به پلیس امنیت فراخوانده شدهاند. تعدادی از کارگرانی که در تجمع حمایتی از کارگران اخراجی حضور داشتهاند، به پلیس امنیت فراخوانده شدهاند و مورد بازخواست و نصیحت و هشدار قرار گرفتهاند. عدنان غزی، فرماندار شوش، در گفتوگو با "صدای کرخه" اعلام کرده: "بهزودی مشکل قرارداد این کارگران برطرف شده و مجددا پس ازانعقاد قرارداد جدید به سرکار خود برمیگردند.**
در داخل کارخانه اما مدیران کارگران حامی را یک بار تهدید میکنند و باردیگر، تطمیع. ساعتی آنها را از سرنوشت همکاران عضو سندیکا میترسانند و ساعتی دیگر به آنها وعده میدهند که چنانچه به سرکار برگردند، کارگران اخراجی را دوباره به سرکار برمیگردانند.
اما این همه ماجرا نیست.درست ۱۵روز قبل از اخراج این ۲۰نفر، اسدبیگی، عضو هیاتمدیره شرکت کشت وصنعت نیشکر هفتتپه، طی گفتوگو با پایگاه خبری "شوشان" وعده پیشبینی جذب ۱۰۰۰نفر نیرو برای اجرا و تکمیل طرحهایی همچون الکل، رب و کارخانهMDF داد و اعلام کرد: "درحال حاضر، ۴۵۰۰نفر در شرکت به صورت مستقیم مشغول به کار میباشند که در ماه آینده، به صورت فصلی ۲۵۰۰نفر دیگر استخدام خواهند شد".*
اسدبیگی در این مصاحبه صراحتا میگوید: "خدارو شکر در شرایط پایدار و خوبی (منظورش شرکت) قرار دارد".
در این فاصله 15روز و بعد از اعلام نتیجه احکام بدوی مثلا محمد خنیفر که اتفاقا عضو شورای اسلامی کار هفتتپه هم هست و تیتر خبرگزاری مهر بابت حقوق شیشونیم میلیونی اسماعیل بخشی و انتشار فایل صوتی دو نفر از اعضای شورای اسلامی کار، محمدخنیفر و ۱۹پرسنل دیگر که تعدادی از آنها مشخصا عضو سندیکای مستقل کارگری بودند، درحالیکه یکیدوتن از آنها طی دوسهماه گذشته از طرف کارخانه مورد تشویق هم قرار گرفته بودند، به شکل دستهجمعی اخراج میشوند؟
آیا این اخراج دستهجمعی و ناگهانی و بیدلیل نباید زیر علامت سوال بزرگتری از "تعدیل نیرو، خواست و اراده پیمانکار، اتمام قرارداد، مشکلات قرارداد..." و این قبیل بهانهها قرار بگیرد؟
در نظر گرفتن اینکه در احکام اخراجی کارگران به هیچ موردی از موارد مربوط به دلیل اخراج کارگر اشارهای نشده است، چرا فرماندار شوش به رفع مشکل قرارداد کارگران اشاره میکند؟ اما دلایل قانونی و مستند برای مشکلات ناشی از قرارداد، اشارهای نمیکند؟ آیا بهجا نیست که از مدیران ارشد خوزستان بپرسیم چنانچه وضعیت کارخانه طبق گزارش هیات مدیره تااینحد مطلوب است، اخراج همزمان ۲۰نفرکارگر باتجربه و باسابقه بدون ارائه دلیل چه معنایی میتواند باشد؟
و مهمتر اینکه چه تضمینی وجود دارد که بعد از بازگشت به کار کارگران اخراجی، کارگران دیگری با دلیلتراشیهای واهی(یا همان مقدمهچینی که شرحش رفت) بازهم بدون دلیل کاغذ فسخ قرارداد را به جای حقوق عقبمانده به خانه نبرند؟
:پانویس
*کارنامه سه ساله-صفحه۸۵-انتشارات رواق-چاپ سوم بهمن۱۳۵۷
منبع:شوشان